پسرم هدیه ای از جانب خدا

10 ماهگی و جشن اولین دندون

1398/10/15 16:05
نویسنده : مامان شیدا
239 بازدید
اشتراک گذاری

قد:78 سانتی متر

وزن:11 کیلو گرم

یکی از کارهای خیلی خوب آرسام که واقعا بهم حس خوبی می داد این بود که با دو دست پاهامو می گرفت و می ایستاد و من قدم بر می داشتم و اون هم با من قدم بر می داشت و کلی ذوق می کرد که می تونست با من راه بره برای من هم خیلی لذت بخش بود که تکیه گاه پسرم بودم و کمکش می کردم یاد بگیره درست راه بره. عاشق گردش و بیرون بود کاری که بیشتر بچه ها تو این سن انجام می دادند. تا من و با با حسام لباس می پوشیدیم زودتر از ما چهار دست و پا خودش می رسوند جلوی در و جیغ می زد . با آرشیدا همچنان میونه خوبی داشت و همبازی خوبی براش بود. از این ماه شیر گاو رو شروع کردم به دادن که البته به سختی می خورد چون کلا با شیشه شیر مشکل داشت و هر چی توی شیشه بهش می دادم نمی خورد و دوست د اشت با قاشق غذا بخوره دیگه از این ماه کمتر سرلاک و پوره و غذای میکس شده میخورد و بیشتر دوست داشت با اینکه دندان نداشت غذا رنو با لثه هاش که البته در این ماه کلی لثه هاش سفت شده بود بجود. هنوز نمی تونست توی روروئک پا بززنه و وقتی می نشست حرکت نمی کرد و یه جا وایمیستاد . بسیار شیطون و کنجکاو  تا جایی که غفلت می کردم در کابینت یا کمد باز می موند هر چی توش بود می ریخت بیرون و می ذاشت توی دهنش . دو تا چشم داشتم دو تا هم قرض می گرفتم مراقبش بودم که سرش به جایی نخوره و بلایی خدای نکرده سرش نیاد چون غفلت می کردم از روی تخت و میز می افتاد . در تاریخ 98/10/3 اولین دندون جلو و پایین بعد از شبها بیقراری و تب و درد  سر تیزش زد بیرون و آرسام کوچولو تا حدودی راحت شد. همچنان شبها تا صبح هر 1 ساعت بیدار می شد و شیر می خورد و بی قرار بود. پسر کوچولوی من به خاطر در آوردن دندون خیلی اذیت شد. امیدوارم زودتر دندونهاش در بیاد تا راحت بشه. پسرم رقاص خوبی هم هست و تا موزیک می ذاریم شروع می کنه به تکون دادن خودش و دستش رو بالا می بره و تند تند خودش تکون می ده. دست دستی می کنه و موقع بیرون رفتن بای بای رو فراموش نمی کنه قوربون دستای کوچولوت برم که دیگه دست زدن و بای بای کردن و یاد گرفتی. وای دربهای کابینت و کمد و باز و بسته کردن اونها از سرگرمی های هر روزته و من هر چی هم در کابینت رو چسب می زنم بازم با دستهای کوچولوت باز می کنی و هر چی توش هست رو می ریزی بیرون . یکی از بازیهایی که خیلی دوست دارم باهات انجام بدم اینه که دنبالت می کنم و تو فرار می کنی و با صدای بلند می خندی .دیگه بدون کمک وایمیستی البته برای چند ثانیه مخصوصاً اگر چیزی توی دستت باشه و روش تمرکز کنی بیشتر وایمیستی . من در حال تدارک دیدن جشن دندونی برای تو هستم کوچولوی نازم تا کلی عکس خوشگل ازت بندازم.

کلماتی که به زبون میاری شامل : بابا  - آد: همان کلمه اختصاری آرشیداست که وقتی می خوای آرشیدا رو صدا بزنی به کار می بری - تیس: همان جیز هست که وقتی سمت چیز گرمی می ری پشت سر هم می گی تیس تیس.

امیدوارم همیشه همه لحضاتت پر از شادی و رقص و خنده باشه 😍😘😘

عکسهای من در 10 ماهگی

کریسمس 2020 (اولین کریسمس و سال نو میلادی)

عکسهای جشن دندونی من

مامانم تصمیم گرفت که جشن دندونی من در مهد کودک بگیره چون همه دوستام بودن و در کنار بچه ها خیلی بهم خوش می گذشت

عکس تزیینات

اینم کیک خوشگلت از قنادی الف

این هم من و مربیهای عزیزم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)