پسرم هدیه ای از جانب خدا

13 ماهگی و دومین عید نوروز

1399/1/25 15:09
نویسنده : مامان شیدا
107 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم دومین بهار زندگیت را با اتفاقات بدی که تمام دنیا رو تهدید می کرد شروع کردیم و متاسفانه عید نوروز را زمانی جشن گرفتیم که خیلی از مردم دنیا در غم از دست دادن عزیزانشون در اثر بیماری کرونا عزاداری می کردند. همچنان در خانه بودیم و جز مامان صدیقه و عمه بهناز با کسی در ارتباط نبودیم ضد عفونی و رعایت فاصله اجتماعی همچنان ادامه داشت و بیشتر مردم در قرنطینه خانگی به سر می بردند و ما حتی امسال به نطنز هم نرفتیم و کل نوروز و حتی 13 به در را هم در خانه ماندیم خیلی سخت بود و خسته کننده ولی چاره ای نبود به خاطر سلامتی تو کوچولوی نازم مجبور بودیم تحمل کنیم آخه من اصلا دوست نداشتم تو و خواهرت مریض بشین و درد بکشین باید ازتون به خوبی مراقبت می کردم.البته تو خانه موندن باعث شده بود وقت بیشتری را با شماها باشم و از کارها و شیرین بازی در آوردنت به اندازه کافی لذّت ببرم و شاهد هر لحظه رشد و بزرگ شدنت باشم . دندان نیش بالا در اومده بود و دیگه هرچی بهت می دادم قشنگ گاز می زدی و می خوردی هر وقت کار داشتم می فرستادمت با آرشیدا تو اتاق و یکساعت با هم بازی می کردین و من هم به کارهایم می رسیدم. آرشیدا دیگه خیلی بهت علاقه مند شده بود حسابی به بودنت عادت داشت همش می گفت مامان من عاشق آرسام هستم اینقدر خوردنی بودی که دوست داشتم ساعتها باهات وقت بگذرونم و بغلت کنم و فشارت بدم و مدام ببوسمت. تمام کابینتها و کمدها رو چسب زده بودم تا ریخت و پاش نکنی مخصوصاً جا کفشی که خیلی دوست داشتی درش رو باز کنی و بهم بریزی. کار اصلیت فضولی به وسایل خونه بود کشوی لباسات همیشه بیرون ریخته، وسط اتاق بود هی من مرتّب می کردم هی تو همه رو می ریختی بیرون. موهای دختر بچه ها رو علاقه داشتی که بگیری تو دستت بکشی. یاد گرفته بودی جیغ بزنی و مد ام راه م ی رفتی جیغ می زدی و با جیغ همه رو صدا می زدی و تبدیل به یه بازی برات شده بود. همه چی می خوردی و غذای مورد علاقت تخم مرغ نیمرو و املت و سوپ ماهیچه با عدس از غذاهایی بود که خیلی با اشتها و رغبت میخوردی.کلماتی که به زبون میاوردی: هاپو - آبو(آب که نمی دونم چرا به لهجه شیرازی می گفتی - آتی (آجی) که به ارشیدا می گفتی - بابا - نی(نیست) -  میوه مورد علاقت موز بود  و از بروکلی و پوره عنبه خیلی بدت می اومد.

عکس من در آتلیه به مناسبت عید نوروز به همراه مامان  و بابا

سفره هفت سین ما در بهار 99

هفت سین مامان صدیقه

13 ماهگی

وروجک مامان پشت مبل قایم شده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)